احتمالا نام سنگ روزتا را شنیده‌اید. این سنگ یکی از مشهورترین اشیاء موزه بریتانیا است، اما در واقع چیست؟ سنگ روزتا یکی از مهم‌ترین اکتشافات تاریخ باستان شناسی است. این تخته سنگ در دوره بطلمیوسی ایجاد شد و در پایان قرن 18 دوباره کشف شد. با کشف سنگ روزتا، متخصصان توانستند هیروگلیف‌های مصر باستان (یک سیستم نوشتاری که از تصاویر به عنوان نشانه استفاده می‌کرد) را رمزگشایی کنند و بتوانند اسرار تمدن باستان را آشکار کنند.

مردی که این دستاورد را به دست آورد، محقق فرانسوی ژان فرانسوا شامپولیون بود. با وجود اینکه این اثر توسط فرانسوی‌ها کشف شد، در نتیجه رقابت بین فرانسه و بریتانیا در دوران ناپلئون، به موزه بریتانیا برده شد.

سنگ روزتا چیست؟

سنگ روزتا قسمت شکسته‌ای از یک تخته سنگ بزرگ سیاه رنگ، با شکل نامنظم است. با این حال، قطعات دیگر این سنگ هنوز پیدا نشده است. ارتفاع سنگ روزتا حدود یک متر (حدود 3 فوت) و عرض آن حدود 0.75 متر (حدود 2.5 فوت) است.

اهمیت این سنگ به خاطر این است که حکمی کتبی در سال 196 قبل از میلاد به سه صورت هیروگلیف، دموتیک و یونان باستان بر روی آن نوشته شده است. هیروگلیف عمدتاً توسط کشیشان به کار می‌رفته است. دموتیک، یک اسکریپت تا حدودی ساده‌تر بوده که عموم مردم برای مقاصد روزمره از آن استفاده می‌کرده‌اند. یونان باستان هم چون حاکمان مصر در این مرحله پس از فتح اسکندر مقدونی، یونانی- مقدونی بودند، زبانی بوده که برای اداره کشور استفاده می شده است. لازم به ذکر است مصر در آن زمان جامعه‌ای بسیار چندفرهنگی بوده، بنابراین در آن زمان، ترجمه هر نوع نوشته رسمی به خط‌های دیگر، چه مصری به یونانی و چه یونانی به مصری، بسیار رایج بود. استفاده از هیروگلیف پس از قرن چهارم از بین رفت و سیستم نوشتاری، به معمایی برای محققان تبدیل شد، بنابرای این تخته سنگ تنها ابزاری بود که به محققان کمک می‌کرد تا زبان فراموش شده را بتوانند درک کنند.

سنگ روزتا

هر سه متن داستان یکسانی را بیان می‌کردند. بنابراین، شناسایی یکی از این خطوط کافی بود تا بقیه خطوط نیز رمزگشایی شود. به لطف این خط سه زبانه، محققان توانستند موفق به رمزگشایی هیروگلیف‌های مصر باستان شوند.

چه کسی سنگ روزتا را کشف کرد؟

داستان کشف مجدد سنگ روزتا در سال 1798، زمانی که ناپلئون بناپارت به مصر حمله کرد، آغاز شد. فرانسوی‌ها قصد داشتند مصر را که در آن زمان یکی از استان‌های امپراتوری عثمانی بود تصرف کنند. ناپلئون همچنین امیدوار بود که از مصر به عنوان پایگاهی برای مختل کردن دسترسی بریتانیا به هند استفاده کند. آن‌ها توانستند به راحتی اسکندریه و قاهره را فتح کنند و در مصر مستقر شوند.

در حدود سال 1470، قلعه ای در چند مایلی شمال غربی شهر بندری رشید یا روزتا ساخته و سنگ روزتا در یکی از دیوارهای آن گنجانده شده بود. این سنگ تا ژوئیه 1799 در آنجا باقی ماند، تا زمانی که یک مهندس نظامی به نام پیر فرانسوا بوشار از اعضای تیم فرانسوی که وظیفه بازسازی قلعه ویران شده را داشت، سنگ را به عنوان یک شی مهم شناسایی کرد و متوجه شد که سنگ با نوشته پوشانده شده است. بوشارد از اهمیت این مصنوع مطمئن شد، بنابراین سنگ روزتا به مؤسسه علمی مصر در قاهره فرستاده شد.

 در همان سال،  نیروهای بریتانیایی به رهبری دریاسالار هوراسیو نلسون به زودی جاه طلبی‌های ناپلئون را مهار کردند و اکثر کشتی‌های فرانسه را نابود یا تسخیر کردند. دو سال بعد، ارتش سرگردان فرانسوی توسط نیروهای بریتانیایی از مصر بیرون رانده شدند و طبق قوانین کاپیتولاسیون اسکندریه، آثار باستانی مصری که توسط  فرانسوی‌ها جمع آوری شده بود از جمله سنگ روزتا به دست بریتانیایی‌ها افتاد. در سال 1802، سنگ به لندن منتقل شد و در موزه بریتانیا نگهداری شد و از آن زمان تاکنون در آنجا باقی مانده است. لازم به ذکر است در سمت چپ تخته سنگ گواهی مبنی بر تصرف لوح در مصر توسط ارتش بریتانیا در سال 1801 و در سمت راست آن گواهی مبنی بر این که  لوح ارائه شده توسط پادشاه جورج سوم است، دیده می‌شود.

پیر فرانسوا بوشار سنگ روزتا

چرا رمزگشایی سنگ روزتا اینقدر سخت بود؟

ترجمه متن سنگ روزتا با توجه به اینکه در آن زمان، خط هیروگلیف و دموتیک سنگ هنوز رمزگشایی نشده بود بسیار مشکل بود. بنابراین، کتیبه یونانی نقطه شروعی برای محققان بود. اما خط یونانی سنگ روزتا هم به صورتی بود که محققان با آن آشنایی کاملی نداشتند. در هر صورت، چندین محقق موفق به ترجمه قسمت یونانی سنگ روزتا شدند که راه را برای رمزگشایی دو خط دیگر هموار کردند.

در نهایت شامپولیون موفق به رمزگشایی هیروگلیف‌های مصر شد، اما در واقع تلاش‌های بسیاری برای رمزگشایی خط قبل از قرن نوزدهم انجام شده بود. اوکاشا الدالی، مصر شناس در مؤسسه باستان شناسی UCL، علاقه اعراب قرون وسطی به هیروگلیف و همچنین تلاش آنها برای رمزگشایی خط را نشان می‌دهد. در آن زمان، هر دو زبان هیروگلیف و دموتیک دیگر مورد استفاده قرار نمی‌گرفتند و آخرین بار در قرن پنجم میلادی به کار برده شده بودند. آخرین کتیبه‌های شناخته شده در این خط‌ها مربوط به جزیره فیله، جزیره‌ای در نزدیکی مرز جنوبی مصر بود.

در سال‌های اولیه قرن نوزدهم، محققان توانستند از کتیبه یونانی روی این سنگ به عنوان کلید رمزگشایی استفاده کنند. توماس یانگ، فیزیکدان انگلیسی، در سال 1814 یکی از اولین کسانی بود که نشان داد برخی از هیروگلیف‌های روی سنگ روزتا، املای آوایی یک نام سلطنتی، به نام بطلمیوس است. علاوه بر این، یانگ با نگاه کردن به جهتی که حیوانات و پرندگان با آن رو به رو بودند، متوجه شد که متن باید در چه جهتی خوانده شود.

در نهایت محقق فرانسوی شامپولیون بین سال‌های 1822 و 1824 با شناسایی هیروگلیف هایی که برای نوشتن نام فرمانروایان غیرمصری استفاده می شد، تجزیه و تحلیل سنگ روزتا و بررسی متونی که دیگر باستان شناسان جمع آوری کرده بودند، توانست گام مهمی در درک نوشتار مصر باستان بردارد و به این ترتیب عنوان «پدر مصر شناسی» به او داده شد. او نشان داد برخی از هیروگلیف‌ها معرف کلمات، برخی حاوی ارزش آوایی و معرف صدا هستند و صرفاً به عنوان تصویر یا نماد عمل نمی‌کنند و تعدادی هم هر دو نقش را داشتند و نحوه تلفظ آن‌ها به صورت کلمه یا آوا به متن نوشته شده، بستگی داشت. شامپولیون فقط نمی‌خواست متن‌ها را بخواند، بلکه او می‌خواست فرهنگ پشت این نوشته را نیز درک کند. او کشف خود را، در پاریس در روز جمعه 27 سپتامبر 1822 علنی کرد و 10 سال بعد در سن 41 سالگی از دنیا رفت.

نوشته های سنگ روزتا

متن نوشته شده روی کتیبه چه می‌گوید؟

کتیبه روی سنگ روزتا حکمی است که توسط شورایی از کشیشان به تصویب رسیده است که در آن آیین سلطنتی بطلمیوس پنجم 13 ساله در اولین سالگرد تاجگذاریش را تأیید می‌کند و همچنین در مورد دستاوردها و اقدامات پادشاه سخن گفته است و در اصل یک پوستر تبلیغاتی حک شده بر روی سنگ در ستایش شاه جوان آن زمان است.

بر اساس متن نوشته شده روی سنگ روزتا، یک نسخه مشابه از این بیانیه قرار بود در هر معبد بزرگی در سراسر مصر نصب شود و راهبان باید یه آن ادای احترام می‌کردند. این که آیا این اتفاق افتاده است یا خیر، هنوز مشخص نیست، اما نسخه هایی از همان فرمان دو زبانه و سه خطی اکنون پیدا شده و در موزه‌های دیگر قابل مشاهده است. بنابراین، سنگ روزتا یکی از سنگ‌نماهایی است که تولید انبوه داشته و برای انتشار گسترده توافقنامه‌ای طراحی شده است. این قطعه سنگ، شامل 14 خط به خط هیروگلیف، 32 خط به زبان دموتیک و 53 خط به زبان یونانی باستان است در واقع، متن روی سنگ کپی نمونه اولیه‌ای است که حدود یک قرن زودتر در قرن سوم قبل از میلاد ساخته شده است. فقط تاریخ و اسامی آن عوض شده است!

داستان سنگ ادامه دارد…

داستان سنگ روزتا ممکن است در قرن دوم قبل از میلاد آغاز شده باشد، اما همچنان ادامه دارد. این داستان شامل فصل‌های زیادی است، از هدف اصلی آن به عنوان فرمانی که مشروعیت حکومت بطلمیوس را تأیید می‌کند (و مزایایی که فرعون مجبور بود به کشیش‌ها بدهد)، تا کشف مجدد آن، که رقابت بین بریتانیا و فرانسه در دوران ناپلئون را برجسته می‌کند و نقش مهمی که در رمزگشایی هیروگلیف های مصر باستان داشت. در واقع تمدن های بزرگی مانند مصر وجود داشتند، اما آنها ساکت شده بودند. با شکستن رموز سنگ روزتا، آن‌ها دیگر می‌توانستند با صدای خود صحبت کنند و بدین ترتیب تاریخ قدیم این کشور را  آشکار کنند. اما امروز، سنگ روزتا فصل دیگری از تاریخ خود را پشت سر می‌گذارد.

اگرچه سنگ روزتا امروز در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود، اما دولت مصر درخواست‌های مکرری برای بازگرداندن آن به کشور خود داشته است. در حالی که سنگ روزتا یک مصنوع غارت شده در نظر گرفته می‌شود، طبق کنوانسیون‌ها و قراردادهای نظامی مدرن که غارت در زمان جنگ را ممنوع می‌کند باید به کشور مصر بازگردانده شود، اما این قوانین در اوایل قرن نوزدهم وجود نداشت.

با این وجود، دولت مصر همچنان درصدد است که سنگ روزتا (به همراه بسیاری از آثار باستانی دیگر که از این کشور خارج شده‌اند) را به کشور خود بازگرداند. از سوی دیگر، موزه بریتانیا به همان اندازه مصمم است که این اثر با ارزش را حفظ کند. این هنوز یک مسئله است و همچنان ادامه دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *